سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
شهرستان مشگین شهر

وجه تسمیه سبلان

در گذرگاه تاریخ ، کوهستان زیبا و سترگ سبلان همواره مورد توجه شاعران ، مورخان و دانشمندان علم جغرافیا بوده تحت تاثیر مناظر بسیار دلچسب و خیره کننده آن ، عناوین چندی را در کتابهای خود مطرح کرده‌اند و هر کدام از محققان بنا به سلیقه و بینش و تحقیق خود در رابطه با نام سبلان اظهار نظرهائی را ابراز داشته‌اند.

مورخین می‌نویسند: سبلان به فتح سین و با وسیلان یا ساوالان یا سولان ، کوهی در نزدیکی اردبیل که مرتاضین در آنجا ساکن می‌شدند و مجوس ، آن کوه را محترم می‌شمارند.

زیبدی در کتاب ( تاج العروس فی شرح القاموس ) نگاشته است:

«... آن کوه از معالم صالحین و اماکن متبرکه و مزارات است و سبلان لقب عده‌ای از محدثین ، از آن جمله سالم و ابراهیم ابن زیاد ، خالدبن عبدالله و خالدبن دهقان می‌باشد...»

ابولحق ابراهیم محمد فارسی اصطخری در کتاب مسالک و الممالک می‌نویسد:

« ... فاما آذربایجان ، فان اکبر مدینه بها اردبیل ...» اما آذربایجان همانا بزرگترین شهرش اردبیل است. در آنجا لشکرگاه و دارالحکومه وجود دارد ... در دو فرسخی آن کوهی است بزرگ و بلند به نام سبلان و در تابستان و زمستان از یخ تهی نمی‌شود و ساختمانی نیز در آن کوه نیست ...»

کوه سبلان به جهت اینکه زرتشت در آنجا ملهم گشته و به پیامبری برانگیخته شده به مثابه طور زرتشت تلقی می‌شود و نزد ایرانیان قدیم ، جنبه مقدسی یافته و پرستشگاه مردم بوده ، بخصوص که آتشفشانی بودن آن نیز کمکی به این امر نموده است.

دربارة سبلان و وابستگی زرتشت به این کوه ، در اغلب مآخذ جغرافیا و تاریخ و نوشته‌های قدیم به مناسبتی زکری به میان آمده و از آن سخنها گفته‌اند. مانند کتاب عجایب المخلوقات و کتاب آثار البلاد و الاخبار العباد که از ذکریابن محمد بن محمود المکمونی القزوینی اشاراتی رفته است. وی در این کتاب می‌نویسد:

« ... زرتشت از (شیز) آذربایجان بود و چندی از مردم کناره گرفت و در کوه سبلان بسر برد و از آنجا کتابی آورد نامزد به یسنا ... »

استاد پور داود در جلد دوم کتاب یسنا در ص 162 چنین می‌نویسد:

« ... در نوشته‌های برخی از نویسندگان یونانی و رومی نیز به گوشه‌گیری زرتشت پس از برانگیخته شدن به پیغمبری بر می‌خوریم ، پلینیوس plinius که در هنگام آتشفشانی کوه وزوو vesuve در ایتالیا در سال 79 میلادی ازبرای تماشا به آن کوه آتشفشانی نزدیک شده و جان خود را از دست داده چنین یاد میکند:

« ... گویند زرتشت ، هنگام سی سال گوشه گرفت و خورش وی پنیری بود که تباه نمی‌شد ( یک گونه مائده ). ناگزیر nietzche  فیلسوف آلمانی که در 25 اوت 1900 در گذشت ، همین نوشته ‌ها را به یاد داشت که کتاب خود را به نام ( چنین گفت زرتشت ) AlsoSprs Zarathustra چنین آغاز میکند:

« ... هنگامی که زرتشت سی ساله بود زادگاه و دریاچة زادگاه خود را بدرود گفت و به کوهی رفت. در اینجاست که او ، از خرد خویش برخوردار گردید و در هنگام ده سال ، از تنهائی خسته نشد تا اینکه دلش دگرگون گردید. پس ، آنگاه بامدادان ، در سپیده دم ، برخاست و روی به خورشید کرد و گفت ... »

در کتاب عجایب المخلوقات از قول پیامبر اکرم (ص) چنین نقل می‌کند که فرمود:

« ...  کسی که بخواند خدا را هنگام شام و صبحگاه در نماز مغرب و صبح و ستایش و تسبیح گوید و سپاس اهل عالم آسمانها و زمین مخصوص او است و شما نیز در تاریکی  شب ونیمه روز در نماز عشاء و ظهر و عصر به ستایش او مشغول شوید آن خدایی که زنده را از مرده و مرده را از زنده و زمین را پس از فصل خزان و مرگ گیاهان باز زنده گرداند و همانگونه که شما را هم از خاک بیرون آورد و به عدد آنچه بخوانند بنویسد خدای تعالی برای او حسنات به مقدار برفی که بر کوه سبلان بریزد. گفتند یا رسول الله سبلان چیست؟ فرمود کوهی است بین ارمنیه و آذربایجان، بر آن چشمه‌ای است از چشمه‌های بهشت و در آن قبری است از قبور انبیاء ... »

عظمت و ابهت و قدمت سبلان سبب شده است که هم مورد احترام مردم بوده و هم دربارة آن افسانه‌ها ساخته‌اند. چنانکه معروف است در قلة سبلان قلعه‌ای محکم وجود داشته که آنرا دژ بهمن نام نهاده و یا روئین دژ می‌گفتند و فردوسی نیز در شاهنامه خود بدین مطلب اشاره کرده است.

سبلان چنانچه مذکور افتاد در اغلب کتب جغرافی نویسان و مورخین قدیم آمده است مانند یاقوت  حموی در معجم البلدان از آن زکری نموده که ترجمة آن چنین است:

« ... سبلان کوه بزرگی مشرف به شهر اردبیل در سرزمین آذربایجان است و در این کوه عده‌ای کوه وجود دارد و قبور عده‌ بسیاری از صلحا در آنجاست و قلة آن در تابستان و زمستان پوشیده از برف است و مردم معتقدند باینکه از نشانه‌های مردم صالحند و اماکن مبارکه‌ای است که زیارتگاه مردم است...»

عدهای را عقیده چنین است که دو تیغه به نام تیغة شمالی و تیغه‌ای پائین‌تر به نام تیغة قائم در سبلان وجود دارد که در جلو تیغة قائم قبری است که به حامد پیغمبر نسبت می‌دهند.

در کتاب حدود العالم من المشرق الی الغرب درباره سبلان و اردبیل چنین اشاره شده است:

« ... دیگر به ناحیت آذر آبادگان کوهی است خرد به نزدیکی اردویل ، آنرا کوه سبلان خوانند ... »

« ... اردویل قصبه آذربادگانست. شهری عظیم است و گرد و اطراف آن پاره است و شهری سخت بسیار نعمت بود اکنون کمتر است و مستقر ملوک آذربادگان است و از وی جامهای برو و جام‌های رنگین خیزد ... »

مؤلف بستان الساحه راجع بهد سبلان چنین نوشته است:

« ... نام کوهی است در آذربایجان محتوی است به چشمه‌های بسیار و چمنهای بیشمار و غرایب روزگار. گویند یکی از انبیاء در آن کوه مدفون و دور دور آن کوه ، سی فرسخ است و قلة آن هرگز از برف خالی نباشد. آب چشمه‌های آن در غایت سردی است و در حوالی آن بعضی چشمه‌های سوزان جاری است ... »

آورده‌اند که حضرت زرتشت پیامبر را ، کتاب زرتشت در سبلان نازل شده است. و او را از آذوقه پنیری بود که نه تمام شدی و نه فاسد. ایشان سی سال در سبلان مسکن گزید و نیز قرنها بعد از زرتشت ، دامنه و قلة آن  مامن مغانها بوده و مشغول ریاضت بودند.

مورخان ترک زبان اعتقاد دارند که در زبان ترکی آذری (سس ساو) یا (سس سوو) به معنی باگ و فریاد و (آلان) به معنی پژواک و گیرندة صدا می‌باشد که با قرار دادن این دو کلمه در کنار هم ، یک کلمه مرکب و یک اسم مجرد مخصوصی تشکیل میشود که (ساوالان) خوانده میشود و در ادبیات پارسی و عربی نام این کوه معروف آذربایجان را در مرور ایام روزگار ، به نام سبلان آورده‌اند

 




موضوع مطلب :


چهارشنبه 86 اسفند 8 :: 12:58 عصر ::  نویسنده : داود مینایی

درباره وبلاگ

((مشگین شهر دیار عاشقان طبیعت)) لطفا بالینک کردن و نظرات و پیشنهادهای خود مارا یاری فرمایید.
آرشیو وبلاگ
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 46
بازدید دیروز: 15
کل بازدیدها: 272489

دریافت همین آهنگ
آموزش نو (تولید محتوای الکترونیکی،هوشمندسازی،دانلود )